
حضور پرزیدنت ترامپ برای ملت ایران فرصتی تاریخیست برای عبور از جمهوری اسلامی؛ اما باید پذیرفت این تغییر، یک پروسه است نه رخدادی یکشبه که با سرکوب و فشار دستگاه امنیتی فروکش کند. دو روی این دیدگاه به نفع مردم است. چرا که حکومت خواهد دانست، آتشِ افتاده بر جانش، تا به مرگش خاموش شدنی نیست و مردم خواهند دانست که سرکوب از طرف حکومت تنها شعلههای این آتش را بیشتر میکند. لازم است این موضوعات، اصل گرفته شود که هیچ دولت خارجی برای ما دموکراسی به ارمغان نخواهد آورد. هیچ دولت خارجی حکومت جمهوری اسلامی را برنخواهد چید و هیچ دولت خارجی دغدغهی نان و آزادی ملت ایران را ندارد و نخواهد داشت و تمام این دستاوردها توسط خود ما ایرانیان در سراسر جهان به وقوع خواهد پیوست. اما نقش دولتهای خارجی تنها ضعیفتر کردن دستگاه حاکم و عقب راندنش از مواضعیست که چهار دهه با آنان حکومت کرده است. مواضعی که رفته رفته تقدس زدایی شده است و رنگ از مشروعیت خویش باخته است. مواضعی که طی این چهل سال بارها مورد اعتراض قرار گرفتهاند ولی هنوز قدرت دارند. اما تفاوتهای اساسی بین اعتراضات چند ماه اخیر با مقاطع 88 و 78 نشان داده است که انتخابِ عموم مردم ورای نظام اسلامی و مهرههای دستچین شدهاش است. به این تعبیر که شعار "انتخابات بهانهست، اصل نظام نشانهست" کاملا و به روشنی تحقق یافته است و همین مهم میتواند پروسهی براندازی را زمانبندی و هدفمند کند. دو فاکتور تنگنای شدید اقتصادی و آگاهی سیاسی جامعه، خشم و قدرت مردم را دوچندان کرده است. در جناح مقابل تحریمهای گسترده و هدفمند آمریکا بیش از هر مقطعی رژیم را به سه کنجی رانده که اتخاذ هر تصمیمی منجر به ضعیفتر شدنش خواهد شد. برگ برندهی مردم رویارویی با حکومتیست که اگر عقبنشینی کند، دستش از منطقه کوتاه خواهد شد و اگر عقبنشینی نکند، فشار اقتصادی، زبانههای آتش خشم مردم را تا پستوی بیت رهبری خواهد کشاند. بیشک حکومتی که بقایش در آشوب است به این راحتی دست از مواضعش برنمیدارد و اگر بردارد به روشنی نشان خواهد داد که تمام فریادها و شاخ و شانهکشیدنهای چهلسالهاش در کوچههای بنبست منطقه با اشارهای از دونالد ترامپ به تمرگیدن رسیده است. به هر روی این بازی دوسر باخت برای حکومت، اگر به سیاستبازی میانهخواهان گرفته نشود، میتواند نتیجهای دو سر برد برای مردم داشته باشد. مهمترین فاکتور برای رسیدن به این مهم تاکید بر "پایان جمهوری اسلامی" است. به این معنی که باید یکایک نسوان و رجالی که میتوانند نقش فریب مردم را برای بقای حکومت بازی کنند، شناسایی شوند. به وضوح، آگاهی سیاسی جامعه و قطع امید از مهرههای داخلی نسبت به 88 ، 92 و 96 بیشتر شده است. به گمان من این فرصت تاریخی ملت ایران میتواند در فضای سیاسی-اجتماعی انتخابات ریاست جمهوری آتی به آخرین میخ تابوت جمهوری اسلامی تبدیل گردد. حکومت هر چه در چنته داشته باشد برای فرونشاندن خشم مردم کافی نیست. هر چه عقبنشینی کند به ارکان مشروعیتش ضربه میزند. هر چه نامشروعتر جلوه کند به باور جامعه در پذیرفتن آیندهای بدون جمهوری اسلامی، کمک خواهد کرد. و روزی که مردم به این نتیجهی قطعی رسیدند که قطعا جمهوری اسلامی ابدی نیست، پروسهی براندازی کلید خورده است و این شروعیست بر پایان نیم قرن دیکتاتوری اسلامی در لباس جمهوری.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر