۱۳۹۲ مهر ۱۳, شنبه

معرفی فیلم گی‌تم Heartbeats

مثلثی عشقی بین ماری، نیکولا و فرانسیس؛ می‌تونم بگم یکی از بهترین درام‌ها و فیلم‌های با مضمون عشق بود که طی این چند سال دیدم؛ همراه با موسیقی متن بسیار خوب
Director: Xavier Dolan
Stars: Xavier Dolan, Monia Chokri, Niels Schneider
Drama
2010 (France)
   برای دسترسی به لینک imdb  روی پوستر کلیک کنید
 
http://www.imdb.com/title/tt1600524/









 
 

۱۳۹۲ مهر ۱۱, پنجشنبه

شب‌ نوشت

سه‌شنبه به خاطر کیسی که مرجان بهم گفته بود و ازم کمک خواسته بود یاد سررسید قهوه‌ایم افتادم که دست علی بود؛ شب حدود یک بود بهش پیام دادم: "شب بخیر، موردی پیش اومده، می‌تونم فردا سررسید قهوه‌ای رو داشته باشم؟" حدود 3 بود جواب داد: "سلام، بله چشم، حتما، تو فکر بودم امروز یا فردا پس بدم بهت" البته می‌دونم که تو همچین فکری نبود؛ اثباتش هم این که فردا نیومد سراغم که سررسید رو پس بده و خبری ازش نشد.

۱۳۹۲ مهر ۱۰, چهارشنبه

شب‌ نوشت

دوشنبه شب بود باز مجبور شدم برم اداره؛ البته تا علی هست با کمال میل میرم؛ کمااینکه هیچ دیدار خاصی هم نصیبم نمیشه؛ مثل همین امشب؛ رفتم و چند کلمه کوتاه با هم دیالوگ داشتیم؛ البته یه نکته جالب هم داشت؛ گمونم حدود ساعت یک بود؛ داشتم از پله‌ها میومدم پایین که داخل حیاط بشم دیدم اون ته ایستاده و میخواد بره سمت درب اصلی؛ کمی دست و پامو گم کردم ولی تصمیم گرفتم بی توجه بهش به مسیر خودم ادامه بدم؛ از دور که منو دید مسیرش رو عوض کرد و اومد سمتم؛ علی‌رغم اینکه می‌تونست صبر کنه تا من بهش نزدیک بشم؛ سطح انتظارم هم جالب توجه شده! درست خاطرم نیست چی گفتیم؛ حتما چیز مهمی نبوده که از ذهنم رفته؛ برای حدود 3 هم بود که باز اومدم پایین که برم بخوابم؛ نبود؛ محمد بود و با هم کمی احوالپرسی کردیم؛ نرمال بود؛ رفتم تو نمازخونه، چند دقیقه‌ای که گذشت علی اومد و یک سری زد؛ نمی‌دونم چی کار داشت؛ بیدار بودم، هیچ عکس‌العملی نتونستم انجام بدم وقتی دیدمش؛ یک آن همونطور که دراز کشیده بودم قفل کردم؛ لابد اونم فکر کرد خوابم و با اشاره سعی داشت بهم بفهمونه که مزاحمم نمیشه و به خوابم ادامه بدم. طبعا من هم ادامه دادم. همین بود فقط.